وب‌سايت رسمی رضا يعقوبی

آخرین مطالب

گزارش نشست نقد و بررسی تاریخ فلسفه آنتونی کِنی

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، نشست نقد و بررسی کتاب تاریخ فلسفه غرب نوشته آنتونی کِنی با حضور دکتر میثم سفیدخوش(عضو هیئت علمی دانشگا شهید بهشتی)، دکتر مالک شجاعی جشوقانی(عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)، دکتر محمد زارع شیرین کندی(عضو هئت علمی پژوهشگاهعلوم انسانی و مطالعات فرهنگی) و رضا یعقوبی(مترجم اثر) در مجموعه سرای قلم برگزار شد. یعقوبی در ابتدای این نشست گفت:

تاریخ نگاری فلسفه در ایران به قبل از کتاب سیر حکمت در اروپا بر می گردد که نمونه هایی از آن را در آثاری همچون تاریخ الحکمای شهرزوری می توان مشاهده کرد اما غالبا تلقی خاص امروزی از فلسفه را مدنظر نداشتند. تاریخ نگاری جدید فلسفه در ایران بگونه ای که شامل مباحث دوره متاخر فلسفه نیز بشود از کتاب سیر حکمت در اروپای محمدعلی فروغی  مطرح شد و با آثاری نظیر لذات فلسفه ویل دورانت، کاپلستون و... ادامه یافت.

وی گفت: همانگونه که کِنی در مراسم رونمایی از این کتاب در دانشگاه آکسفورد گفته بود، سعی او در نگارش کتاب به دست دادن روایتی از فلسفه است که بین نوع بیان کاپلستون(به عنوان اثری کاملا تخصصی و پژوهشگرانه) و تاریخ فلسفه راسل(به عنوان اثری عمومی تر) جمع کند.

مترجم تاریخ فلسفه آنتونی کِنی گفت: تک مولف بودن این اثر موجب شده که برخلاف نقص آثار چند مولفی که قلم و شیوه روایت واحدی ندارند، شیوه بیان واحد خود را حفظ کند. این کتاب به روزترین تاریخ فلسفه ای است که در اروپا منتشر شده و برخی از فیلسوفانی که به آن پرداخت شده(نظیر ویتگنشتاین، دیویدسون، کواین، فرگه و...) در آثار دیگر دیده نمی شود.

وی در پایان گفت: در اصول فنی ترجمه این نکته مطرح است که مترجم باید سبک روایی و نثر اثر را حفظ کند لذا مثلا در ترجمه دریا بندری از تاریخ فلسفه راسل، او سعی کرده لحن خودمانی، طنزگونه و گاهی گزنده راسل را حفظ کند، بنده نیز سعی کردم همان لحن و سبک نویسنده اثر را در ترجمه حفظ کنم.

در ادامه این نشست، میثم سفیدخوش با اشاره به ایده تاریخ نویسی فلسفه گفت: اولین نشانه های تاریخ فلسفه نویسیِ غرب همزاد با تشکّل خودِ فلسفه است. بنده همواره آغاز فلسفه را از جهت داشتن دانش نظام مند درباره کلی ترین مسائل انسان، افلاطون می دانم و معتقدم که نوعی حکمت و اندیشه حکیمانه آزاد در پیشا سقراطیان وجود دارد که البته باز همین نگاه هم بی بهره از نگاه تاریخی نیست. با این تلقی در آثار افلاطون نیز همچون رساله فایدون و تیمائوس نوعی نگاه تاریخ فلسفه ای ظهور پیدا می کند که البته خیلی گسترده نمی شود. ارسطو نیز در آلفای متافیزیک و سرآغاز سایر رسالاتش تلاش می کند نوعی نگاه تاریخی را به عنوان نقطه سرآغاز مشخص کند البته ایده ارسطو، تلاش جهت تعیین اصالت بیان خودش بر اساس سنجش وزن و وِزان گفته های پیشنیان است.

وی گفت: ایده تاریخ فلسفه نویسی از آغاز تشکل فلسفه، تعیین نقطه دل بریدن از گذشتگان است به این معنا که بفهمیم گذشتگان چه گفتند که ناراست و نارواست و چگونه باید از آنها دل برید. در تفکر افلاطونی-ارسطویی نوعی تنش مکتوم که بین خودِ تاریخ و فلسفه وجود داشت عامل ظهور اختلافات جدی شد. بنابر ادعای سنت فلسفه افلاطونی-ارسطویی، فلسفه دانش امر ثابت است و این مقوله با تاریخ که امر گذراست در تنش قرار می گیرد و این تنش باعث شد که بسیاری از آثار مرتبط با سنت افلاطونی-ارسطویی و همچنین بعضی نگاه ها در فلسفه اسلامی(همچون برخی از آثار فارابی) از نگاه هایی که دال بر ورود زمان به تفکرِ ثابت اندیشی است پرهیز کنند.

نویسنده کتاب ایده دانشگاه گفت: در سنت فلسفی با تاسیس دانشگاه ها در اروپا آنهم همراه با ایده آموزشِ حقایق از پیش تعیین شده، بود که مجددا تاریخ فلسفه نویسی در سنت فلسفی احیاء شد. در دانشگاه های اروپای سده میانه(از قرن13به بعد) این نکته مطرح شد که فلسفه  مجموعه ای از حقایق گفته شده است و برای آموزشش به افرادی نیاز بود که بتوانند روایتی آموزشی از فلسفه ارائه کنند و طبیعتا در این نوع روایت از تاریخ فلسفه، تطورمطرح نیست و به گفته های فیلسوفان همچون اتم های مجزایی نگریسته می شود که یا همگی واجد روح مشترکی هستند و یا اینکه برخی از آنها باطل و برخی دیگر، حق هستند.

وی گفت: در سنت قاره ایِ  پایان سده 19 متاثر از نگاه تاریخ اندیشانه هِردر، شیللر و نیز هگل، ایده تاریخ به مثابه ایده تطور نسبت تنگاتنگ تری با ایده فلسفه پیدا کرد و هگل برای نخستین بار بصورت خودآگاه در مقدمه سترگش بر درسگفتارهای تاریخ فلسفه، به تنش میان تاریخ و فلسفه پرداخت.

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به شناخت جایگاه تاریخ فلسفه نویسی گفت: وقتیکه ما با یک اثری در تاریخ فلسفه مواجه می شویم باید تعیین کنیم که آن اثر، در دسته کدام سنت از تاریخ فلسفه نویسی قرار دارد یعنی آیا ایده تطور را پیگیری می کند یا نه؟ آیا ایده دل کندن از گذشته را دارد یا نه؟ آیا ایده ابطال دارد یا نه؟ آیا یک اثر آموزشی به معنای قرون وسطایی است یا در مرحله دیگری قرار دارد و...

سفیدخوش با اشاره به تاریخ فلسفه آنتونی کِنی گفت: به گمانم این کتاب در تداوم سنت مَدرسی اروپای قرون وسطاست یعنی برنامه ساده اتمی دارد که به تک تک فیلسوفان با رویکرد آموزشی بپردازد لذا دنبال ایده تطور نیست البته این نگاه در آثار دیگری همچون کاپلستون نیز مشاهده می شود با این تفاوت که کاپلستون واجد رویکرد ایدئولوژیک است درحالیکه تاریخ فلسفه کِنی از این آسیب مصون مانده است. بحرانی که در سنت مدرسی قرون وسطی وجود داشت مبنی بر فرض یک حقیقت ثابتِ روشنی که صرفا باید آموزش داده شود، در این اثر متاخر قرن بیستمی دیده نمی شود.

پژوهشگرفلسفه غرب با بیان نقاط مثبت تاریخ فلسفه آنتونی کِنی گفت: این اثر به جهت آموزشی واجد ویژگی های مهمی است نظیر اینکه اولا، متنِ بسیار خوشخوانی دارد(هم متن اصلی و هم ترجمه) دوما، کِنی تلاش کرده فلسفه را در پیوند با ادبیات و هنر( به ویژه نقاشی و مجسمه سازی) صورت بندی کند یعنی مثلا اگر فیثاغورس را درس می دهد در ضمن آن، تابلویی از رُمَنس که فیثاغورس را در حال تعلیم گیاه خواری است به نمایش می گذارد. سوما، کِنی بازتاب های متفکران در دوره های بعدی را بصورت آشکار(نه حدثی) بیان می کند مثلا می گوید فلان اصل امپدوکلس را بعدا داروین در اصل چهارم اشاره کرده و مورد تکریم قرار داده است و...

سفیدخوش گفت: در ابتدای اثر، کِنی به گزارش ساده ای از تمام نظامات فلسفی و فیلسوفان با روش اتمی پرداخته است که البته بنده این سبک را نمی پسندم زیرا بدون درک موقعیت ها، بافت ها و علل مختلف پیدایش مسائل و فیلسوفان نمی توان به شناخت مناسبی از گفته های هر فیلسوف دست یافت. کِنی در ادامه اثر، به صورت موضوعی تر(مثلا ذیل مبحث "چگونه زندگی کنیم") به آراء فیلسوفان مختلف بصورت دیالکتیکی اشاره می کند.

وی گفت: مطالعه این کتاب همانگونه که در ابتدای اثر نیز اشاره شده برای دانشجویان سال دوم و سوم کارشناسی مناسب است اما برای عموم مردم نیز خواندن متن روان این کتاب بسیار دلنشین و مفید خواهد بود. 

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی گفت: مترجم نیز در ابتدا به روشنی، سبک ترجمه اش را بیان کرده و این خودآگاهی درباره شناخت سنت خویش در ترجمه بسیار مهم است. ترجمه روان و خوشخوانی نیز دارد.

در پایان این نشست، مالک شجاعی با بیان رویکردهای کلی نگارش تاریخ فلسفه گفت: معمولا تاریخ نگاری فلسفه حداقل به 2معنا به کار می رود:1- صرف روایت و گزارش آراء فلاسفه(تاریخ نگاری توصیفی) 2- پرداختن به خاستگاه ها و علل پیدایش آراء و نظرات فیلسوفان(تاریخ نگاری تحلیلی)، به تبع روش دوم، آراء فیلسوفان به زمینه و زمانه فرهنگی، سیاسی و اجتماعی اش گره می خورد شبیه کار راسل در تاریخ فلسفه.

وی با اشاهر به مزیت های مطالعه تاریخ فلسفه گفت: به نظر بنده  فواید گوناگونی برای تاریخ نگاری فلسفه وجود دارد که در اثر کِنی نیز قابل مشاهده است: 1- شرح سلوک و تلاش فیلسوفان در راستای حقیقت طلبی 2-تاریخ فلسفه به عنوان یک پیشینه و سنت قابل اعتناء به مسائل و دغدغه های معاصر ما اعتبار می بخشد.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی با انتقاد از روش آموزش تاریخ فلسفه در ایران گفت: در تاریخ فلسفه ای که در کشور ما آموزش داده می شود، دانشجویان با فلسفه یونان بصورت گسسته از بسط آن مسائل و مفاهیم در طول تاریخ تا دوره معاصر،آشنا می شوند برای مثال در جاییکه نظریه اخلاقی رواقیون مورد اشاره قرار می گیرد، به احیای آن که از سال 1980 به این سو مطرح گشت هیچ التفاتی نمی شود.

وی گفت: توجه به این نکته درمورد وضعیت معاصرمان قابل توجه است که طبق بررسی آماریِ 20 دانشگاه برتر دنیا در حوزه فلسفه طبق رنکینگ 2017، بیشترین سیلابس های درسی در حوزه فلسفه اخلاق و فلسفه سیاست مطرح بوده است و متاسفانه این 2حوزه در اثر کِنی مطرح نیست و به سیاست و اخلاق امروز نمی پردازد. همچنین آنتونی کِنی در پرداختن به یونان هیچ توجه خاص و جدی درباره وضعیت اسطوره ایِ یونان و نحوه انتقال به جهان فلسفی نمی کند. 3-تاریخ فلسفه به ما انبانی از مفاهیم و نکات کلیدی که در طول تاریخ و میان افکار مختلف ورزیده شده است را ارائه می دهد. آنتونی کِنی در اثرش به دانشجویان فلسفه، هنر ارجاع را آموزش می دهد. 4- تاریخ فلسفه علاوه بر ارائه ایده ها و پرسش ها، منبع خوبی نیز برای پاسخ هاست.

 همچنین محمد زارع‌شیرین‌کندی با بیان اینکه نوشتن تاریخ فلسفه کاری دشوار است، گفت: همراه و هم‌گام شدن با فیلسوفان گذشته برای نگارش اندیشه‌هایشان نیازمند این است که آثار این فیلسوفان با دقت خوانده شود و نویسنده باید با آن فلسفه‌ورزی کند. هرچند در نهایت آنچه که نوشته می‌شود برداشت مولف خواهد بود. پژوهش‌های خشک و سرد قادر به این کار نیستند. متفکران تاریخ تفکر را می‌توانند تجربه کنند. اندیشه همان تاریخ اندیشه است و فلسفه همان تاریخ فلسفه. برای نگارش چنین تاریخ فلسفه‌ای نویسنده باید بر دوره‌های مختلف فلسفه مسلط باشد و فیلسوفان را جدا از موافقت یا مخالفت با آن‌ها در معرض سنجش قرار بدهد و همه این‌ها مستلزم دانش فلسفی است. 

او اضافه کرد: برخی فلسفه‌ها پیچیده‌اند و نیازمند مجاهدت برای فهم، به بهانه سختی نمی‌توان یک فلسفه یا فیلسوف را در تاریخ‌نگاری نادیده گرفت. صداقت در بیان آنچه که مولف فهمیده نیز بسیار مهم است و اگر او در جایی نسبت به فهم یک فلسفه ناتوان باشد باید صادقانه این موضوع را بیان کند و انگ نزند که فیلسوف ایدئولوژیک است و دشوارنویس. مورخ فلسفه باید منصفانه عمل کند، نه اینکه هرچه را که پسندید کامل گزارش کند و هرچه را که نه حذف کند. اثر کنی از مطالب و بیان سهل و ساده به سمت سختی و دشواری می‌رود و درواقع یک اثر آموزشی است. 

زارع‌شیرین‌کندی یادآور شد: خوشحالم که یک مترجم به تنهایی از پس ترجمه این اثر برآمده چرا که ترجمه‌های مشارکتی عموما یک‌دست نمی‌شوند و تاکنون هم توفیقی نداشته‌اند. ما در جامعه فرهنگی‌ای زندگی می‌کنیم که به تعداد افراد معادل‌گزینی برای یک مسئله فلسفی وجود دارد اما به نظر من اظهارنظر درباره فلسفه غربی هنوز برای ما بسیار زود است. 

منبع:

https://www.tasnimnews.com/fa/news/1398/04/17/2048955

http://www.ibna.ir/fa/doc/report/277938

 

 

 

 

 

نظرات   

 
+4 #1 صمد اوسط 1399-01-03 19:54
سلام خوشحالم که این تاریخ فلسفه نیز ترجمه شد هنوز توفیق نیافتم ترجمه حضرتعالی را ببینم اما از قبل با متن اصلی آن آشنایی داشتم و مختصری با سواد کمم بهره برده ام. موفق باشید و خدا هم به ما ماده دنیویش رو بده تا کتاب رو تهیه کنیم.
صمد اوسط کارشناسی ارشد فلسفه دانشگاه تبریز
نقل قول
 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه سازی

طراحی سایت و میزبانی وب : نوین وب گستر