به وقت دموکراسی
به مناسبت انتشار ترجمه «لیبرالیسم و عمل اجتماعی»
رضا یعقوبی
محرک من برای ترجمه آثار جان دیویی (که این کتاب اولین عنوان از آنها بود و عنوانهای دیگر هم به تدریج منتشر خواهند شد)، مقابله با رواج نسخهای از محافظهکاری به کام محافظهکاران و به نام لیبرالیسم است که با رواج ایدههای نئولیبرالی صرفا به سود عده اندکی و به زیان اکثریت جامعه استدلال میکنند. خوانش رایجی که به نام لیبرالیسم تبلیغ میشود و همان ایدئولوژی نئولیبرالی است، به تضعیف جامعه مدنی و شکاف طبقاتی وسیع و همچنین ایجاد وقفه در روند دموکراتیزه شدن جامعه خواهد انجامید. جامعه مدنی قوی محصول طبقه متوسط قدرتمندی است که بتواند در مقابل دولت از قدرت چانهزنی کافی برخوردار باشد. قدرتمند شدن طبقه متوسط نیازمند بازتوزیع مناسبی است که به تعبیر لیبرالهای مدرن منجر به «برابری فرصت» میشود و با تاکید بر «آزادی مثبت» توان مشارکت و همچنین شکوفایی استعدادها و رشد قوای فردی را فراهم میکند.
جان دیویی: فیلسوف لیبرالیسم مدرن
(به مناسبت انتشار کتاب «لیبرالیسم و عمل اجتماعی»)
دکتر امیرحسین مدبرنیا
جان دیویی از برجستهترین فلاسفه قرن بیستم و از بنیانگذاران مکتب تجربهگرایی است. فلسفه برای دیویی ابزاری است برای شکلدهی نظریهای جامع از آموزش که به کار زندگی روزمره بیاید. در همین راستا رضا یعقوبی پژوهشگر و مترجم کارکشته در یکی از جدیدترین ترجمههایش به اندیشههای دیویی درباره لیبرالیسم و ارتباطش با سازماندهی اجتماعی می پردازد.
دیویی از طرفداران پروپاقرص دموکراسی است. از نظر دیویی دموکراسی فقط شکلی از حکومت نیست، بلکه روندی است پویا که طی آن شهروندان در شکلدهی و جهتدهی فعالیتهای گروهی که به آن تعلق دارند مشارکت می کنند. از رهگذر این «خرد مشترک» که به نیت «خیر مشترک» عمل می کند «انسانهای فردی میتوانند فردیت راستین خود را تحقق ببخشند و حقیقتاً آزاد شوند.». ریشه نقد لیبرالیسم کلاسیک و طرح لیبرالیسم مدرن را در همین خوانش دیویی از دموکراسی باید جست. در شرایطی که تفاسیر محافظه کارانه و فردگرایانه از لیبرالیسم از راه ایجاد نابرابری شدید و گرفتن فرصتها مانع شکوفایی انسان شده، خوانش دیویی می تواند چراغ راهی باشد برای برون رفت از بحران موجود.
لیبرالیسم به روایت جان دیویی: نسخهای برای پیشبرد عدالت اجتماعی در ایران
(به مناسبت انتشار کتاب «لیبرالیسم و عمل اجتماعی»)
حسین دباغ
در چشمانداز فلسفی اوایل قرن بیستم، کتاب لیبرالیسم و عمل اجتماعی جان دیویی به عنوان پدیده مهمی در تکامل اندیشه لیبرال محسوب میشود. استدلال دیویی در این کتاب نشانگر گذار این فیلسوف از ریشههای کلاسیک لیبرالیسم به سوی لیبرالیسمی معقولتر، عادلانهتر و به لحاظ اجتماعی مسئولانهتر است. دیویی، به عنوان شخصیتی تاثیرگذار در پراگماتیسم آمریکایی، در این کتاب استدلال قانعکنندهای برای یک لیبرالیسم بازبینیشده و اصلاحشده به دست میدهد تا از نسخه فردگرایانه پیشینیانش فراتر رود و تعهدی جمعی را برای اصلاح و عدالت اجتماعی گوشزد کند. ترجمه رضا یعقوبی از این کتاب مهم و نشر آن توسط انتشارات کرگدن بهانهای شد برای نوشتن این مطلب. در این نوشتار سعی میکنم اولا تجدیدنظر فلسفی دیویی از لیبرالیسم را روشن کنم، ثانیاً پیامدهای آن را به ویژه برای موقعیت اجتماعی-سیاسی معاصر ایران مشخص کنم تا دریچهای برای بازنگری اصول بنیادین پیشرفت اجتماعی و آرمانهای دموکراتیک به روی روشنفکران ایرانی باز کرده باشم.
چرا دیویی مهم است؟
حسام پیرمرادی
یادداشتی به مناسبت انتشار ترجمهی کتاب "لیبرالیسم و عمل اجتماعی”
از ۲۵۰۰سال پیش (برههی ابداع فلسفه توسط یونانیان) تا به امروز، بشر همواره درگیر پرسشهایی از این قبیل بوده است: هستی چیست؟ چرا جهان وجود دارد؟ چرا انسان وجود دارد؟ انسان چرا و چگونه باید زندگی کند؟ انسان پس از مرگ به چه سرنوشتی دچار خواهد شد؟
چنین پرسشهایی در مرکز توجه فلاسفهی بزرگ قرار داشتهاند و پاسخهای گوناگون و متفاوتی نیز دریافت کردهاند. در عصر باستان و قرون وسطی، پرسشهای هستیشناسانه بر تفکر فلسفی احاطه داشتهاند؛ اما با آغاز عصر مدرن، این معرفتشناسی و پرسشهای مرتبط با شناخت (آیا میتوانیم یقین مطلق حاصل کنیم؟ از چه طریقی معرفت کسب میکنیم؟ عقل یا تجربه؟) بود که به مشغلهی اصلی فلاسفه بدل گشت. در اواسط قرن نوزدهم و در پی انقلابی که داروین در ساحت اندیشه به پا کرد و تصور ما را از جایگاه انسان در جهان به گونهای اساسی دگرگون کرد، نزد طیف وسیعی از اندیشمندان، عقل بشری قوهای محصول فرآیند تطور لحاظ شد و هالهی متافیزیکی و استعلایی خود را از دست داد. جان دیویی، فیلسوف پراگماتیست آمریکایی، یکی از این اندیشمندان است که با اتخاذ رویکردی طبیعتگرایانه، ایدههای فلسفی خود را بر پایهی انسانشناسی داروینی بسط و گسترش داده است. دیویی با نقد فلسفهی مبتنی بر متافیزیک و معرفتشناسی، توجه خود را معطوف به امور فرهنگی، اجتماعی، و سیاسی کرده است تا فلسفه را برای همگان دسترسپذیر سازد و اندیشیدن را با زیست روزمره و دغدغههای انضمامی آشتی دهد و همچنین بستری برای رشد تفکر نقادانه، گفتگو، و مشارکت اجتماعی فراهم کرده باشد.
گزارش نشست كتاب مسائل اصلي فلسفه
رها كردن عقل از افسون زبان
غزاله صدر منوچهري
بهتازگي كتاب «مسائل اصلي فلسفه» نوشته اليوت سوبر با ترجمه رضا يعقوبي در نشر كرگدن منتشر شده است. اليوت سوبر (۱۹۴۸) دكتراي فلسفه خود را از دانشگاه هاروارد اخذ كرده و اكنون استاد فلسفه دانشگاه مديسون است. او به فعاليت در حوزه فلسفه زيستشناسي و فلسفه علم براي عموم شهره است و پيشتر، كتاب «فلسفه زيستشناسي» سوبر از مجموعه راهنماي فلسفه بلكول به فارسي ترجمه و در ايران منتشر شده است. سوبر در كتاب «مسائل اصلي فلسفه» همانطور كه از عنوان كتاب برميآيد، به موضوعاتي چون چيستي فلسفه، فلسفه دين، معرفتشناسي، فلسفه ذهن و اخلاق ميپردازد. او در اين ۳۵ فصل به برخي متون كلاسيك اشاره ميكند و ميكوشد با اين متون وارد گفتوگو شود تا مخاطب را نيز به درگير شدن با اين ايدهها و ارزيابي و بهبود آنها تشويق كند. همچنين سوبر ميكوشد ربط و نسبت مسائل سني يا معاصر فلسفه را با مسائل زندگي روزمره معاصر مطرح كند. اين كتاب به شيوه آموزشي نوشته شده و از درسگفتارهاي اين استاد دانشگاه در مديسون استخراج شده و سالهاست به نوآموزان فلسفه تدريس ميشود. گفتني است مترجم اين كتاب، رضا يعقوبي، دانشآموخته مهندسي برق است و برگردان فارسي مجموعه چهارجلدي «تاريخ فلسفه غرب» آنتوني كني را در كارنامه خود دارد. نشست نقد و بررسي «مسائل اصلي فلسفه» اليوت سوبر سهشنبه پنجم دي با حضور حسين شيخرضايي، رضا يعقوبي، علياصغر محمدخاني و با پخش پيام تصويري اليوت سوبر به مناسبت انتشار اين كتاب در ايران در مركز فرهنگي شهر كتاب برگزار شد. آنچه ميخوانيد گزارشي از اين نشست است.
مسائل اصلی فلسفه نوشته الیوت سوبر و ترجمهی رضا یعقوبی درآمدی است بر فلسفه که در قالب جذاب درسگفتار همراه با کادرهایی شامل خواندنیهای بیشتر، پرسشهای پایان هر فصل و فهرستی از مسائل برای بیشتر اندیشیدن نوشته شده است. نویسندهی کتاب، الیوت سوبر، فیلسوفی حرفهای و نامآشنا است که تحقیقاتش در فلسفهی علم و فلسفهی زیستشناسی شهرت جهانی دارد. کتاب به دانشجویان و خوانندگان علاقهمند نشان میدهد چگونه میتوان از فلسفه برای ارزیابی انواع استدلالها و شکل دادن به نظریههای معقول استفاده کرد. در لابهلای فصول کتاب بخشهایی از متون کلاسیک فلسفه نیز آمده است، اما نه برای مرور آنچه فیلسوفان گفتهاند، بلکه برای درگیر شدن با ایدههای آنان و سپس نقادی کردن و بهبود بخشیدن به آنها. از سوی دیگر، از آنجا که فلسفه نمیتواند جدا از تعامل با جامعه به حیات خود ادامه دهد، ربط و نسبت مسائل سنتی و معاصر فلسفه با علوم فیزیکی، زیستی و اجتماعی به بحث گذاشته شده است.
کتاب مشتمل بر پنج بخش و سیوپنج فصل است و موضوعاتی مانند چیستی فلسفه و انواع استدلال، فلسفهی دین، نظریهی معرفت، فلسفهی ذهن و اخلاق را پوشش میدهد. این کتاب سالها است بهعنوان متن درسی مورد استفادهی دانشجویان دورههای کارشناسی و عموم علاقهمندان به فلسفه است و ویرایشهای متعددش گواهی است بر موفقیت در جلب توجه مخاطبان.
نشست نقد و بررسی کتاب «مسائل اصلی فلسفه» در روز سهشنبه پنجم دی ساعت ۱۶ با حضور حسین شیخ رضایی و رضایعقوبی و همراه با پیام تصویری الیوت سوبر در مرکز فرهنگی شهر کتاب واقع در خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمد قصیر (بخارست)، نبش کوچهی سوم برگزار میشود و ورود برای علاقهمندان آزاد است.
ضرورت فلسفه در جهان امروز
گفتوگوی ماهنامهی تجربه با رضا یعقوبی بهبهانهی ترجمهی کتاب «روشنگری» از آنتونی کنی
رضا یعقوبی نویسنده و پژوهشگر حوزهی فلسفه، علومانسانی و مترجمی شناختهشده و فعال است. از او آثار بسیاری ترجمه و یا به رشتهی تحریر درآمده است که میتوان به مجموعهی «تاریخ فلسفه» و «ایمانوئل کانت» آنتونی کنی اشاره کرد. کتاب «روشنگری» آخرین ترجمهی او از آنتونی کنی است که در آن به تاریخ و نحوهی شکلگیری جنبش روشنگری، تأثیرات آن و مهمترین متفکران و فیلسوفان این جنبش پرداخته است. روشنگری، جنبشی بود که در قرن هجدهم در اروپا آغاز شد و مبنای تغییرات فکری و فلسفی بسیاری را بنا نهاد و پایانی برای خودکامگی قرونوسطایی و سلطهی دولت و کلیسا شد.
به بهانهی آخرین ترجمهی او از آنتونی کنی تحت عنوان «روشنگری؛ تاریخ مختصر» با او به گفتوگو نشستیم.
لیبرالیسم چیست؟
رضا یعقوبی
یکی از مهمترین عناصر یک جنبش، فلسفة اجتماعی آن است تا چارچوبهای فکری و نظری کافی و مناسب را برای دنبال کردن آرمانها و ترسیم نقشة راه و همافزایی و همبستگی فراهم کند. امروزه لیبرالیسم با استقبال فراوان اما دیرهنگامی در کشور ما مواجه شده اما همچنان فقر نظری در این باره وجود دارد. بهترین راه علاج چنین معضلی ترجمة آثار کلاسیک صاحبنظران یک مکتب است که باید اعتراف کرد سوسیالیستها و مارکسیستها از این نظر در کشور ما بسیار جلوترند اما با این حال، لیبرالیسم در حال تبدیل شدن به یک گرایش مسلط در کشور ماست، به همین دلیل ضرورت روشنگری دربارة آن هر روز بیشتر میشود.
اصول مبارزه با نیهیلیسم
رضا یعقوبی
کیرکگارد اغلب پدر اگزیستانسیالیسم دانسته میشود، ولی به معنایی میتوان او را پدر نیهیلیسم هم دانست، با اینکه نه تنها نیهیلیست نبود، تمام عمرش را وقف ایمان کرد. ولی اندیشههای او به شکل تناقضواری به پوچگرایی و نیهیلیسم انجامید. او را باید در حقیقت پدر سابجیکتیوته بدانیم، به دلیل این جملة معروف او که «حقیقت امری سابجکتیو است» (سابجکتیو اینجا به معنای درونی/باطنی است) و سرآغاز جنبشی شد که حقیقت را مستقل از عینیت جستجو میکرد. کیرکگارد مخالفتی بنیادین با هگل داشت و معتقد بود که هگل، امر باطنی و درونی یعنی خدا (یا مطلق) را در تاریخ به عینیت درمیآورد و امر درونی را به امر تاریخی تقلیل میدهد. و از آنجا که کیرکگارد در عصری میزیست که امر درونی و سابجکتیو معادل با امر معنوی و غیرمادی بود، در اعتراض به هگل قائل شد به اینکه حقیقت، امری درونی (سابجکتیو) است و نمیتوان به طریق عینی به آن دست یافت.
نظم «خودانگیخته» یا «نظم به هم ریخته»؟
چرا نظم انتخابی در جهان سوم با مانع روبرو میشود؟
رضا یعقوبی
همه اصطلاح «نظم خودانگیخته» را با هایک و نوشتههای او میشناسند. این مفهوم برای نکتهای که امروز میخواهم بیان کنم اهمیت محوری دارد. منظور از نظم خودانگیخته، نظم اجتماع و قوانین و نهادهای اجتماعی و سیاسی است که در طول زمان از ابتدای لحظة اجتماعی شدن انسان تا امروز «تداوم» داشته و به شکل قوانین و نهادهای سیاسی و مدنی امروزین درآمده است. هایک و کسان دیگری مثل اوکشات که قائل به «حاکمیت قانون» هستند، قبول ندارند که قانون، امری دستوری است که توسط نهادهای سیاسی ابداع و صادر شده باشد. از نظر آنها سرچشمة قانون نظم تکاملی جامعه است که همزمان با گسترش جامعه، انسانها به صورت خودجوش و خودانگیخته برای همدیگر «قواعد رفتار» تعیین کردهاند تا اینکه امروزه به صورت قوة مقننه درآمده است. به همین دلیل این قول هایک معروف است که «قانون از قانونگذار قدیمیتر است».
این روزها که تب و تاب گفت وگو و اندیشه در کشور بالا گرفته، غالبا مشاهده می کنیم که وقتی دو نفر باهم بحثی را آغاز می کنند، یکی از طرفین یا هر دو، می خواهند در پایان به یک گزاره جزمی برسند. برای همه ما پیش آمده که گاه پس از مدت زیادی استدلال آوردن، با نظر مخاطبی مواجه شویم که بدون حتی یک استدلال، حکم دلخواه خودش را با پافشاری و با ناشنیده گرفتن دلایل ما به سمت مان پرتاب می کند و حیرت می کنیم که دیگر چه جای سخن گفتن است. مساله زمانی دو چندان می شود که در جوامع توسعه نیافته این نحوه گفت وگو فراوانی دارد و سماجت و به خاک مالیدن بینی مخالف بر اثبات مدعا یا بیان گزاره غیرجزمی پیشی می گیرد. روانشناسی این نحوه برخورد به شرایط اجتماعی بستگی دارد یعنی به نحوه پرورش ذهن جزم اندیش در بستر آن جامعه.
علم بهتر است يا فلسفه؟
تاملي دربارة نقش فلسفه در وضعيت كنوني ما به مناسبت روز جهاني فلسفه
رضا يعقوبي
شايد اولين سوالي كه پس از خواندن اين عنوان به ذهن مخاطب اين نوشتار برسد همين باشد كه مگر فلسفه علم نيست؟ فلسفه، به معناي آنچه امروزه Science ناميده ميشود، البته علم نيست چون برخلاف علوم ديگر دادهاي به مخاطب خود نميدهد. فلسفه فقط به اين معنا علم است كه داراي اصطلاحشناسي و مجموعه نظريهها و نظرپردازيهايي است كه دانستن آنها نيازمند مطالعه و در ياد نگهداشتن است. مسائل فلسفي هم به همان طريقي مسئله نيستند كه مسائل علمي، مسئله دانسته ميشوند. مسائل علمي دربارة كشف يك مجهولاند اما مسائل فلسفي دربارة بنيانهايي سوال ميكنند كه به نظر غيرفيلسوفان مجهول نيستند و حتي بسيار واضح و بديهياند. البته اگر مسائل فلسفي را از منظر ويتگنشتايني، محصول افسون زبان بدانيم، ميتوانيم بگوييم آنها شبهمسئلهاند نه مسئلة اصيل. هرچند كم نيستند فلاسفهاي كه حتي در سنت تحليلي هنوز معتقدند كه تمام مسائل فلسفي، زباني نيستند و برخي از آنها به راستي مسئلة فلسفياند (اما از مسئلة فلسفي تا مسئلة علمي راه بسيار است).
دشمنان آزادي دانشگاهي
آنتونی كنی
ترجمه: رضا یعقوبی
روزنامه شرق: اخراج بیژن عبدالکریمی، دانشيار فلسفه، از دانشگاه آزاد بهبهانه دفاع از نظام سلطنت پهلوی هفته گذشته انعکاس زیادی در رسانهها و فضای عمومی و در میان دانشگاهیان داشت؛ تاجاییکه به علت گستره اعتراضات، دانشگاه آزاد از تصمیم اولیه خود عقب نشست و اجرای این حکم را تا زمان رسیدگی در هیئت عالی تجدیدنظر این دانشگاه به تعویق انداخت. فارغ از محتوای انتقادها و شخصیت علمی عبدالکریمی و مواضع سیاسی او، از نظر بسیاری از اهل فلسفه این حکم و رواج چنین مداخلههایی که البته مسبوق به سابقه است، نقض آشکار آزادی دانشگاهی دانسته میشود که به رشته فلسفه و شخصی خاص محدود نمیماند و تضعیف نهاد شکننده علم را در کشور درپی خواهد داشت. آزادی دانشگاهی از ارکان نظم اجتماعی دوران مدرن است که طبق آن فرد دانشگاهی اجازه و مصونیت بهچالشکشیدن همه دیدگاههای پذیرفتهشده و رایج را دارد و میتواند دیدگاههایی مناقشهبرانگیز در حوزه کار خود عرضه کند. بر این اساس، نهادهای قدرت نهتنها حق اعمال فشار بهمنظور اثرگذاری بر محتوای سخن فرد دانشگاهی را ندارند، بلکه باید فضا را برای تبادل افکار و نظرات در محیطهای علمی فراهم آورند تا مناقشههای علمی در محیطهای طبیعی خود، و نه با دخالت عناصر اثرگذار بیرونی، حلوفصل شوند. آنچه در ادامه میآید مقالهای است درباره آزادی دانشگاهی از کتابی با عنوان «برج عاج» نوشته آنتونی کنی، فیلسوف برجسته اهل انگلستان.
ایمانوئل کانت، فیلسوفی پرکار و سختنویس بود و این سختنویسی، تا حد زیادی ریشه در دشواری فلسفه او داشت. اندیشههای پیچیده کانت وقتی در قالب متن قرار میگیرد، پیچیدهتر و دشوارتر میشود و فهم آن را سختتر میکند.
دشواریِ این وضعیت برای ما فلسفه دوستان و مخاطبانِ فارسی زبان آثار او، دوچندان است. بر همین اساس با وجود اینکه آثار متعددی در زبان فارسی از کانت و درباره اندیشههای او تألیف و ترجمه شده است اما همچنان جای کتابی کوچک و ساده که به قلم نویسندهای معتبر و متخصص نوشته شده و با زبانی فنی اما ساده به رشته تحریر درآمده باشد خالی بود.
اما اکنون میتوان با خیالی راحت ادعا کرد که این خلأ، اخیراً با انتشار ترجمه کتاب «ایمانوئل کانت» نوشته آنتونی کنی، تا حد بسیار قابل توجهی جبران شده است.
رضا یعقوبی محقق و مولف حوزه فلسفه در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) از جدیدترین آثار در دست ترجمه خود خبر داد و افزود: «مسائل اصلی فلسفه (Core Questions in Philosophy)» اثر الیوت سوبر است. الیوت سوبر (Elliott Sober) استاد فلسفه در دانشگاه ویسكانسین است. او تحصیلكرده دانشگاه كمبریج است كه پایاننامه خود را به راهنمایی هیلاری پاتنم به اتمام رساند.
او ادامه داد:
حسيات استعلايي يا زيباييشناسي استعلايي؟
رضا يعقوبي
ترجمة كتاب «ايمانوئل كانت» نوشتة آنتوني كني مدتي است به ترجمة من منتشر شده و برخي از دوستان خواهان روشنگري دربارة يكي از مفاهيم اساسي فلسفة كانت و معادلي كه براي آن انتخاب كردهام، شدند. اين مقاله پاسخي روشن اما فني به درخواست دوستان است. ترجمة درست transcendental aesthetic چيست؟ عبارت آلماني transzendentale Ästhetik در فلسفة كانت مراد خاصي دارد كه بدون درك آن نميتوان ترجمة مناسبي برايش ارائه كرد. در اين ميان اهالي ترجمه در ايران گاه Ästhetik را به حساني، حسيات، حسيك، زيباييشناسي ترجمه كردهاند. اما ببينيم كداميك از اينها درستتر است و اصلا ميتوان يك معادل فارسي برايش پيدا كرد كه همان بار معنايي را داشته باشد؟ براي توضيح اين مطلب بر متن اصلي خود كانت در نقد اول يعني نقد عقل محض متكي خواهم بود و بعد به پيشنهادهاي مترجمان ميپردازم.
شرحی که نوآموزان را به دور از پیچیدگیهای کلام شارحان به حافظ مرتبط میکند
خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) رضا یعقوبی مولف و مترجم فلسفه: دكتر محمد معين از سرآمدان و اساتيد ادبيات فارسي در ايران است كه نام او با فرهنگ فارسي مشهور و پنججلدياش گره خورده است. امسال شاهد چاپ نخستين جلد از دو جلدي شرح حافظ او بوديم كه به كوشش دخت فرهيختة ايشان، دكتر مهدخت معين و نيز دكتر سهيلا اميرقاسمخاني توسط نشر صداي معاصر به چاپ رسيد. اين كتاب پس از گذشت 80 سال از تاليف اوليه منتشر شده و اكنون در دسترس پژوهشگران و علاقهمندان است.
ویتگنشتاین و زبان خصوصی
رضا یعقوبی
منتشر شده در سالنامه نوروزي 1399 روزنامه شرق
اگرچه رای انقلابی و محوری ویتگنشتاین متقدم، نظریة تصويري معنا و منحل كردن مسائل مابعدالطبيعي بود و خواننده بايد پس از مطالعة رساله، مثل كسي كه از نردباني بالا رفته و به بام رسيده، بايد نردبان را به كناري بگذارد، گزارههاي مابعدالطبيعي و از جمله گزارههاي خود رساله را هم بايد كنار بگذارد، در كتاب پژوهشهاي فلسفي رويكرد چيز ديگري بود كه هدفي يكسان را دنبال ميكرد. ويتگنشتاين در گزارة يكي مانده به آخر رساله، استعارة نردبان را به كار ميبرد. او تا آنجا ثابت كرده است كه گزارههاي مابعدالطبيعي بيمعنا هستند و گزارههاي رساله هم هرچند مابعدالطبيعي اما تا اينجا نقش نردبان را ايفا كردهاند. اين قول ويتگنشتاين مفسران او را به زحمت انداخت و درگير مشاجراتي طولاني كرد كه تا به امروز هم به قوت خود باقياند.
رضا یعقوبی میگوید: نسبت ما با کانت از نظر مابعدالطبیعه نسبت روشنی نیست. چون در این حوزه او را درست نشناختهایم. اما بهترین نسبتی که با او توانستهایم برقرار کنیم یکی در حوزه نقد و دوری از جزمگرایی (در معنای غیرفلسفی) به خاطر تاثیر کانت از روشنگری است و دیگری نسبت ما با فلسفه اخلاق او. فلسفه اخلاق کانت به مذاق ما ایرانیها خوش آمده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، رضا یعقوبی مدرس دانشگاه و مترجم آثار متعددی است. با او که اخیرا و در جدیدترین اثر خود، کتابی درباره کانت به قلم آنتونی کنی را ترجمه و روانه بازار نشر کرده، به گفت'و نشستیم.
آنتونی کنی نقاط قوت و ضعف نظام كانت را چه میداند؟
آنتونی کنی در این کتاب صرفا به گزارش آرا و فلسفه كانت نپرداخته است، بلكه شرح، تفسیر و نقد فشرده آثار او را هم آورده است. كنی در این كتاب نقاط قوت و ضعف نظام كانت و نیز منشا و مقصد و سرانجام اندیشه او را بیان كرده و اندیشمندان و مكاتب فكری تحت نفوذ او را هم گنجانده است.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) کتاب «ایمانوئل کانت» نوشته آنتونی کنی به ترجمه رضا یعقوبی از سوی نشر پارسه در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.